#خلاصه_کتاب: تولید علم و علوم انسانی
از دکتر #ابراهیم_فیاض
بخش سوم: مردم شناسی دینی فلسفه
📌عقلانیت اسلامی اجتماع محور است
به این معنا که در کنار مال آبرو و جان را مبنا قرار میدهد. بنابراین هدفمند و اخلاقمحور نیز هست.
📌 چون عموم مردم را در نظر میگیرد عدالت مبنای اخلاق آن قرار دارد که فطری و بر اساس آرای مشهور حسن و قبحی و عرفی است . عرف است که میگوید مصداق تعریف عدالت که «هر چیز را در جای خود قرار دادن است» به چه ترتیب است و چون بر مبنی توحید است عدالت درونی یعنی تقوی فردی و عدالت بیرونی که تقوی اجتماعی (قتصاد/ اجتماعی / فرهنگی / رسانهای) را شامل میشود.
📌اقتصاد اسلامی کار را مهمتر از ثروت میداند و برای همین مبادله و تولید ثروت بدون تبادل کالا حرام ربا و جنگ با خدا میداند
به همین منظور بانکداری صنفی (قرضالحسنه) را دارد. فرآیند تولید = مصالحه فرآیند / توزیع = بیع و فرآیند مصرف آن بدون اسراف است
📌در مقابل عقلانیت غیر اسلامی اقتصاد محور است بنابراین به پوچی (نهیلیسم) میرسد و اخلاقی نیز نیست. مبنای آن عقل خود بنیاد است که در بعد نظری فلسفه فردگرا و در بعد عملی سرمایه داری را بوجود میآورد چون علم و ثروت در دست نخبگان است آنها فرآیند بازار را برای حفظ و انحصار آن طراحی میکنند. و عدالت نیز در مارکسیسم به اقتصاد و اخلاق به انصاف تقلیل پیدا میکند.
📌رسانه محوری (با جنگ روانی و دروغپردازی) + لذت محوری = انسان مسخ شده دیجیتال در غرب که از خود بیگانه است
📌چون ثروت را ارزش میداند تولید ثروت بدون مبادله کالا (ربا) را جایز میداند. و سرمایه را از نیروی کار مهمتر در نتیجه برای جذب سرمایه تورم تولید میکند و ضرر در این چرخه فقط متوجه نیروی کار است. در صورت رکود هم به سیستم بانکی کمک میکند و سود مضاعف به سرمایه داران میدهد.
📌در این چرخه مصرف کردن ارزش است و تعامل ظالمانه برای تولید ثروت و حتی جنگ جایز است